کد مطلب:36074 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

انتقال تجارب











(لتستقبل بجد رایك من الامر ما قد كفاك اهل التجارب بغیته و تجربته فتكون قد كفیت موونه الطلب و عوفیت من علاج التجربه فاتاك من ذلك ما قد كنا ناتیه و استبان لك ما ربما اظلم علینا منه)

(من به ادب آموزی تو شتاب كردم) «تا با عزم ثابت و راسخ در كار خودت (ادب آموزی) به چیزی كه تجربه كنندگان تو را از تحصیل و تجربه آن بی نیاز كرده اند روی آوری پس اكنون از زحمت و رنج طلب بی نیاز گردیده ای و از بكار بردن تجربه، راحت و آسوده خاطری و خلاصه از امر ادب و تربیت، چیزی بسوی تو آمده كه ما خود به سوی آن می رفتیم و برای تو روشن گردیده چیزی كه چه بسا بر ما، پوشیده و پنهان بود»

آری این تفاوت یك مربی سالخورده با نونهالی نورسیده و تازه جوان است او یك عمر را با سرد و گرمهای گوناگون و حوادث بیشمار تلخ و شیرین گذارنیده رنجها برده و برای دیدن نتایج و آثار كارها تلاشها كرده نكات و ظرائفی ر از اینجا و آنجا آموخته و خلاصه با زحمتهای توان فرسا اندوخته های علمی تجربی فراوانی پیدا كرده است و حالا در سنین بالای عمر و موقع افول ستاره زندگی یكجا همه ی آن مطالب و تجربیات را یا یك جهان صمیمیت و دلسوزی و خیر خواهی تحت اختیار فرزند یا فرزندان و یا نسل نو خاسته قرار می دهد. او با هزار رنج و زحمت به این مطالب دست یافت و خارهای سر راه را تحمل كرد، و با تن در دادن به مشكلات و قبول ناملائمات بزرگ، این تجربیات را كسی كرده و رموز و اسرار زندگی سالم و صحیح را اندوخته است ولی این یكی، این فرزند، این نسل جدید بدون تحمل رنج طلب، بدون نیاز به گذشت زمانها و رویداد پیش آمدها عصاره ی یك عمر آن سالخورده و مجموعه ی آموخته ها و تجربه های او را در تحت اختیار خود می بیند. و اكنون باید اندیشید كه اگر آن سالخورده با آنقدر زحمت و ناراحتی مطالبی سودند و حیاتبخش

[صفحه 79]

به دست آورده و آنهمه از اندوخته های فكری خود قدردانی می كند آیا فرزند و نسل نورس كه بدون رنج و زحمت آنهم مطالب را یكجا در تحت اختیار خود می بیند چقدر باید از آن قدر دانی كند؟.

ولی اسفا كه نوعا و به حسب غالب كسانی گوهری را بی رنج و زحمت به دست می آورند ارزش آن را نمیدانند.

مثال سالخوردگان مجرب و كار آموخته با نو سالان بی تجربه، مثال عالمی است كه در محیط غیر علمی و از خانواده ای عامی و دور از علم و كمالات در مسیر تحصیل علم و كسب كمالت معنوی به راه افتاده و خلاصه بر اثر كار و كوشش مداوم و تلاش پیوسته و عزم و اراده خلل ناپذیر خود به مقامات عالیه ای از علم و دانش رسیده است او قدر دان علم است و ارزش مقامات معنوی را میداند و لحظه ی به لحظه دوران فعلی برای او ارزشمند است و لیكن كسیكه در محیط علمی و از پدری عالم به وجود آمده و شرائط، از هر سو برای او مساعد است در تحت اختیار داشتن یك كتابخانه ی بی درد و رنج وی كه معلم و مفسر دلسوز وعلاقمند در تمامی لحظات حتی در نیمه های شب، و سایر شرائط را بكلی درك نمی كند اینهمه وسائل و ابزار لازم در تحصیل علم كه پدر بیچاره اش برای تحصیل هر یك از اینها چه زحمتها كشیده بصورت یك مجموعه در دست دارد و قدر شناسی نمی كند.

باری سخن گفتن و نشست و برخاست و رفت و آمد با پیران روشن ضمیر و مربیان صالح به حسب غالب، الهام بخش است، آنان صندوقچه ای از اسرار و احوال گذشتگان و رابط نسل حاضر و موجود با نسل فانی و از دست رفته می باشند.

و اكنون باید باید توجه داشت كسی كه از كانونای پر بها كه متاسفانه در جامعه، شناخته نشده و از دست می رود همان پدران ناصح و خیر خواه با صدها و احیانا هزاران تجربه های جالب و دل انگیز می باشند. بجاست كه نونهالان جامعه از وجود آنان قدر شناسی كنندو از تجربیات و معلومات آنان بهره مند گردند خودسری و خود بینی را كنار گذاشته و نكاتی كه اكتساب آنها نیازمند به گذشت یك عمر است و

[صفحه 80]

احیانا یك عمر هم سپری می شود و آن نكات سازنده و حیاتی تكرار نمی شود و از جلو چشمان انسان نمی گذرد از آن عناصر با صفا و مظاهر مهربانی فرابگیرند و شخصیت معنوی خود را در حضور آن ساخته و پایه گذاری سعادت و خوشبختی خویشتن را با هدایت و راهنمائی آنان بنمایند.

راستی جه خیانت بزرگی است كه شخصی آنهمه رنج و ناراحتی را تحمل كند و از خط شدائد و سختیها و ناگواریهای گوناگون به اندوخته هائی علمی و فكری و تجربی دست بیابد و بعد با تمام توان و با جهانی از عشق و شوق و بدون توقع، انتظار و منتی همه ی آن اندوخته ها را برای فرزندش یا برای جوانان و تازه جوانان حاضر كند و تقدیم و پیش كش نماید و نسل بعدی با بی اعتنائی مواجه شده و ارج و قدر لازم را درباره آن ذخیره ارزشمند و گرانبهای معنوی مراعات ننماید.

(ای بنی انی و ان لم اكن عمرت عمر من كان قبلی فقد نظرت فی اعمالهم و فكرت فی اخبارهم و سرت فی آثار هم حتی عدت كاحدهم بل كانی بما انتهی الی من امورهم قد عمرت مع اولهم الی آخر هم فعرفت صفو ذلك من كدره و نفعه من رر، فاستخلصت لك من كل امر نخیله و توخیت لك جمیله و صرفت عنك مجهوله)

«ای فرزند عزیز! گر چه من عمر آنانكه پیش از خودم بوده اند را نكرده ام ولی در كارهای آنان نظر كرده و اندیشده ام و در آثار آنان سیر و گردش نموده ام تا جائیكه از كثرت اطلع از حال آنان همانند یكی از خود آنان به حساب آمدم بلكه گویا من بر اثر اخبار بسیار كه از آنان دریافت كرده ام با اولین آنان تا آخرینشان عمر كرده و شخصا با انان زندگی نموده ام پس پاكیزه و زلال آن مطالب و اخبار را از كدر و تیره آن، و سود آن را از زیانش شناختم آنگاه از هر مطلبی، زبده و مفید آن را از برای تو خالص گردانیده و بهترین و زیباترینش را برای تو برگزیدم و مطالب مجهول و مبهم و نامعلوم آن را از تو دور داشتم».

[صفحه 81]

این جملات حكیمانه مولا حضرت امیرالمومنین علیه السلام حاوی نكات ارزنده و مطالب اساسی مختلفی است و پیش از ما نیز بعضی از بزرگان، به همه آن مطالب یا اكثر آن توجه داشته اند.

1- اهتمام بسیار به تاریخ پیشینیان، دیدن، ورق زدن و مطالعه احوال گذشتگان.

2- دقت كامل و آگاهی هر چه بیشتر از احوال آنان، نه در حد یك تاریخ دان، بلكه در حد یك تحلیل كننده و بسان شخصی كه در صحنه، حضور كامل و تحلیل گرانه داشته و قضایا و جریانات را از نزدیك، مشاهده كرده و از زیر نظر گذرانیده است.

3- فهم دقیق نیك و بد حوادث در پرتو تجزیه و تحلیل تاریخ، كه علل و اسباب آن را پی گیری نماید و به نقطع اصلی بروز هر حادثه ای كه عله العلل آن حادثه به شمار می رود دست بیابد.

4- ذخیره ها و بهره هائی را كه از سرگذشت گذشتگان كسب كرده احتكار نكرده و در گنجینه قلب و مغز خود حبس ننماید بلكه به نسل جدید رسانیده و به فرزندان و نوباوگان خود و جامعه منتقل سازد تا دست به دست و سینه به سینه انتقال پیدا كرده و به اعقاب و نسلهای متعاقب نیز برسد كه اگر چند نسل این كار را ادامه داده و این راه را بپیمایند نهال وجود طبقات بعدی پر بار خواهد گردید و فهم و درایت ویژه ی هر نسلی ضمیمه تجربیات و نتایج فكری نسل گذشته خواهد شد و جهانی علم و تجربه و فطانت و درایت در وجود طبقات بعدی شكل خواهد گرفت.

5- حسن انتخاب در مقام انتقال مطالب، باید دید كه قیمت اوقات چقدر است از آنسو مجالها و فرصتها چقدر كم و اندك است نباید انسان هر چه را كه در تاریخ دیده مورد بحث و تعلیم نوباوگان قرار دهد بلكه باید كوشید عصاره ای از حوادث و علل آنها را گرفته و تحت اختیار تازه سالان قرار داد و قسمتهای مفیدش را به آنان آموخت

[صفحه 82]

كه گاهی بر اثر حسن انتخاب و بینظمی وعدم دقت در مقام نقل و انتقال مطالب و بهنگام تعلیم، مشكلات جبران ناپذیری به بار می آورد و قسمت مهمی از بد آموزیها از همین رهگذر صورت می گیرد.

6- اجتناب از یادگیری مطالب مجهول، از تعلیم و نقل مطالب گنگ و مجهول و وقایعی كه مبدا و منتهای آن روشن نیست و فعل و انفعال نفسانی آن نامعلوم است باید اجتناب كرد و اذهان و افكار را مشوش و مضطرب نساخته و مشغول و سرگرم چنین مطالبی ننمود. كه مطرح كردن مطلب گنگ و مجهول زمینه های پذیرش را كم می كند و نوجوانان و جوانان را دچار حالت زدگی و نومیدی خواههد ساخت و بنابراین نه تنها غیر مفید و بی اثر خواهد بود كه اثر منفی در روحیه آنان خواهد داشت و به قهقرا سوقش خواهد داد و لااقل فكر آنان را متوقف ساخته و پویائی فكر و اندیشه را از آنان سلب خواهد نمود.

و همه این امور و مطالب یا اكثر آنها تصریحا یا تلویحا و اشاره در قرآن كریم آمده آنجا كه می فرماید: «لقد كان فی قصصهم عبره لاولی الالباب».[1].

«همانا در حكایات آنان- رسولان و امتهای پیشین-برای صاحب عقل و خرد، عبرت كامل خواهد بود».

زیرا ترغیب به توجه و اهتمام به تاریخ روشن گذشتگان می كند آنهم به لحاظ نتائج و آثار آن كه همان عبرت گرفتن و ادب آموزی و اخذ و اقتباس تجربیات گذشته است. تاریخ با صرف نظر از این موضوع جز سرگرمی و اشغال فرصتها و اتلاف اوقاف چیز دیگری نیست آنچه كه به تاریخ گذشتگان و مطالعه احوال پیشنینان و دقت و اندیشه در حالات ملتها سابق، بها و ارزش می دهد جنبه پویند دادت زمانهای بعد به زمانهای گذشته و اقوا از بین رفته با نسل موجود است. و چیزی كه در این راه

[صفحه 83]

مهم و عمده است به دست آوردن معیارات كلی در سعادت و یا شقاوت امتها می باشد و در نتیجه روی آوردن به اصول كلی و زیر بنائی سعادت و خوشبختی انسان و دو ركشی از عوامل تباهی آنان است.


صفحه 79، 80، 81، 82، 83.








    1. سوره ی یوسف آیه ی 111.